سخنی باخودم در حاشیه دیدار نماینده در شهرستان اوز

ساخت وبلاگ

بهرام رفیعی : «من ازپشت کوه آمده ام »این گفته ی یکی از روسای شورای روستای تابع شهرستان اوز بود . چند روزی است که این جمله ذهنم را حسابی غلغلک می دهد . چون بنده هم از زیر آن کوه برخاسته ام . زیر آن کوه مردمانی زیسته اند و زندگی می کنند که به قول رییس شورای آن از کمترین امکانات رفاهی ، فرهنگی و ورزشی نسبت به دیگر مناطق شهرستان برخوردارند. اما بهترین ورزشکاران و مهمترین استعداد های تحصیلی در خود جای داده است . اکنون بیشترجوانان این روستای زیرکوه از پسر و دختر در رشته های پزشکی و غیره در خارج به تحصیل اشتغال دارند و احتمالا تا چند سال آینده بتوانند خدمات پزشکی منطقه را تامین و در رشته های دیگر هم از تخصص این جوانان بهره مند گردند. به یاد این جمله بهمن بگی افتادم «من از پشت کوه آمده ام ». همین از پشت کوه آمده ، بعدها چه غوغایی و چه شور و شعوری در طایفه و ایل تبار ترک ایجاد نمود که در ظرف چند دهه بی سوادی در تمام دشت و دمن و زیرکوه و پشت کوه یافت نمی گردید . با خود گفتم هرچه شمع و گل و پروانه و بلبل جمع اند در مجلس شورای اسلامی و وزارتخانه ها و ادارات کل و استانداری ها ، همه هم دارای ژن برتر هستند ، چرا نمی توانند گلی به سر این ملت بزنند . کاش برای یک بار هم که شده سکان هدایت مجلس و تمام وزارت خانه ها و استانداری ها به دست این از پشت کوه و زیر کوه آمده ها که کم هم نیستند ، بدهند . شاید از ژن برترها بهتر بتوانند ملت را به سرمنزل مقصود برسانند . این ازجنبه فولکلوریک بود که باخود داد سخن می دادم . چون سخن با نماینده و نماینده نماینده در چند روز پیش هر کس از ظن خود شد یار من یا رقیب من . هیچ کس از دید فرامنطقه ای و ملی که جوهره نوشتار من بود نگاه نکرد . فهمیدم چقدر این مجلس که محل قانون گذاری است مهجور و محصور در حصار تنگ دید شهری و قومیتی است ‌ اگر روزی به توب بسته شده , اگر روزی بزرگترین توهین ها نثارش گردیده است ، امروز چقدر بی مهری می بیند . چقدر جایگاهش تنزل یافته است که همه وظیفه قانون گذاری مجلس را در اولویت چندم قرار می دهند . اگر هم قانونی هم می گذارند تحت عنوان مصونیت ، محدودیت شدید می گذارند که مردم آرزو دارند از خیر آن بگذرند. در شهرستان اوز که مردمش به اذعان دیگران، مردمی فرهنگی اند ، چرا در فرهنگ سیاسی از خود مایه نمی گذارند و در دیدار چهره به چهره یا نماینده محترم پرسش هایی که می کنند مجلس را در حد و اندازه اصلی خود که قانون گذاری است نمی بینند . وظایفی از نماینده می خواهند که معمولا جزو وظایف قوه مجریه است . مثلا تاسیس جاده یا مرمت آن در حوزه ی وظایف وزیر راه و ترابری است . البته نماینده محترم باید نظارتی هم داشته باشد تا حقی را ناحق نکنند . چقدر خوشحال از اینکه بودجه ی تحت اختیار خود مبالغی به حوزه های تحت پوشش نمایندگی خود اهدا می نماید . البته این بهترین تفاوت این دوره نسبت به دوره های قبلی است . لااقل معلوم می گردد نماینده پولی در اختیار دارد ، فارغ از اینکه توزیع پول جزو وظایف اوست یا خیر . توزیع عادلانه آن در حوزه نمایندگی خود امتیاز محسوب و باعث پر رنگ تر شدن حضورش می گرددو خوب هم هست . اما این خوب بودن ه‍ا نباید مارا از اصل غافل نماید که مجلس ، مجلس است . از دل آن باید قانون در رگ و پوست جامعه ساری و جاری گردد. تا دیگر لازم نباشد برای احراز کوچکترین حقی هزینه داد. تعارف را هم بذاریم کنار که بعد از ۷۰,سال بخشداری که بخش های هم جوار با قدمت خیلی کمتر گوی سبقت را ربودند و شهرستان شدند ، بگوییم این شهرستان شدن را از کام شیر گرفتیم .

البته که باید زحمات مسوولین شهری نادیده نگرفت و مسولین کشوری هم تقدیر و سپاس گفت که بعد از ۷۰سال بدون تنش و در فضایی آرام و صمیمی به شهرستان رسیدیم.

امروزها مهتری را باید در جایی دیگر جستجوو خطر کنیم و ازکام شیر بگریم «قانون» همان که نزدیک به ۱۵۰سال پیش مستشارالدوله اعلام کرد تمام مشکلات ما در یک کلمه است ، نبود قانون ، کتابش هم یک کلمه نامید تا حکومت قانون ایجاد گردد. اما نشد. متاسفانه آن قدر با این کتاب برسرش کوفتند تا کوبیده و فوت شد. . به هرحال داشتن اندیشه قانون گرایی ارزش آن دارد که برای به دست آوردن آن خطر کنیم . به کام شیر رویم تا مهتری و بزرگی منطقه و شهرستان و کشور خود را تضمین نماییم .

مهتری گربه کام شیر در است

شوخطرکن زکام شیربجوی

پایگاه اطلاع رسانی مربوطی...
ما را در سایت پایگاه اطلاع رسانی مربوطی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : حاجی پور marbooti بازدید : 110 تاريخ : جمعه 25 شهريور 1401 ساعت: 20:55

خبرنامه